جواب های چالش:
چیزی ندارم که بگم ، حتما میگی اکه نمیخوام چیزی بگم پس چرا اومدم اینجا : خب یه حرفی میخواستم بگم اونم اینه که هیچ وقت نزار کسی که دوسش داری زیادی بهت نزدیگ بشه چون هر چقدر که بهت نزدیک بشه در واقع داره ازت دورتر و دورتر میشه پس یادت بمونه . بای
***
اعتراف میکنم باید برم کارنامه بگیرم پس اگه ازم خبری نشد بدونید به گای الهی رفتم و مردم•^•
***
اعتراف میکنم که اونقدر به فکر بقیه بودم که یادم رفته خودمم وجود دارم. اینقدر برای راضی کردن بقیه تلاش کردم که یادم رفته کارایی که میکنم اگر سود یا ضرری دارن تهش فقط رو خودم تاثیر دارن. (#کمالگرایی_خر_است :دی)
***
اعتراف میکنم ۱۷ سالمه و تاحالا نه *** زدم، نه **** دیدم، نه کسیو بوسیدم، کلا پاک پاک تنها جرمم مانهوای ***** بوده.
***
اعتراف میکنم با اینکه چهرمو همینجا خیلیا دیدن ولی اصلا نسبت بهش اعتماد به نفس ندارم.
***
من حرفم رو به افراد رک میگم بخاطر همین فکر میکنن من دارم مسخرشون میکنم
***
اعتراف میکنم تو بچگی تام و جری، میگ میگ و اون گرگه و ببه ای ناقلا و سگه رو شیپ میکردم: ")
***
اعتراف میکنم از کرم ریختن و رو اعصاب خواهر کوچیکم رفتن به شدت لذت میبرمD:
***
اعتراف میکنم از فامیلا و دوستانم به شدت بیزارم
***
اعتراف میکنم که اونجا همیشه خونست ولی آدماش دیگه خونه نیستن پس من نمیتونم قدمام رو توی اون مسیر بردارم
***
روی شوهر خالم کراشم * ایموجی تاسف
مین وایل منم اعتراف میکنم زین پس تعداد پاسخ ها زیر ۱۰ تا باشه نمیگذارمشون 🦦
+ اگه با گوگل فرم اوکی نیستید همینجا توی کامنت ها بهم بگید که یه راه دیگه رو امتحان کنیم.