Do You Hear Me?

میدونید چیه؟ رای های سه تا موضوع یکسان بود پس یکیش رو رندوم انتخاب کردم ولی حالا که دارم فکرشو رو میکنم چون زیرمجموعه اون دوتای دیگه حساب میشه اگه بعد از اون ها میبود شاید بهتر بود اما چون پست رو آماده کردم گفتم با همین شروع کنیم و از جزء به کل بریم:>


خب از عکس شروع کنیم؟ احتمالا باهاش آشنایی داشته باشید پس توضیح لازم نداره، طبق چیزی که شنیدم میرفت تا در نهایت به دوست دخترش برسه، سوییت بنظر میاد؟ خب قراره از یه دید دیگه نگاه کنیم:)

دایناسور تلاش میکرد قدم برداره و جلو و جلوتر بره تا به طرف مقابل برسه، اما طرف مقابل همونجایی که بود ایستاده بود تا دایناسور بهش برسه.

برای شما هم پیش اومده؟ توی رابطه ای که با یک نفر دارید- نه صرفا رابطه عاشقانه- حس کنید تنها کسی هستید که تلاش میکنه؟ تنها کسی هستید که یه قدمی برمیداره و حس کنید فقط دارید دست و پا میزنید و هر قدمی هم که بردارید درجا زدنه؟

حس کنید طرف مقابل اهمیتی نمیده یا تلاشی نمیکنه و همه بار روی دوش شما قرار گرفته؟ حس کنید شما رو نمیبینه و نمیشنوه؟

خب موضوع امشب ما همینه :>

بفرمایید و از چیزایی که تجربه کردید بگید

بگید تا شاید آروم بشید، بگید تا شاید یک نفر ببینه و به خودش بیاد:

 

Do You Hear Me?

 

۵ موافق ۰ مخالف

تو کامنتا نمیشه گفت؟

برای نظم و این چیزا از گوگل فرم استفاده میکنم ولی چرا اگه بخوای میتونی توی کامنت ها بگی مشکلی نیست به پست جواب ها اضافه میکنم:>

نشناس و خصوصی هم بازه*
هر جور که حس بهتری داری بگو

خب من که با کسی تعارف ندارم پس شناس می‌گم:>

بفرما:>

راستش خیلی طول می‌کشه که من بخوام یه نفرو از لول یه آشنای عادی ارتقا بدم به دوستم و ادمای کمی هم توی این مرحله هستن، اما به خوبی می‌تونم حس کنم که جز دو سه نفرشون بقیه هیچ تلاشی برای سر پا نگه داشتن رابطمون نمی‌کنن و تا من بهشون پیام ندم یا حرفی نزنم اصلا سراغمو نمی‌گیرن و براشون هیچ اهمیتی ندارم

هیچ کدوم از اون آدما درکی از حساسیت هام ندارن و در عوض انتظار دارن اونی که همیشه راه میاد من باشم

من خیلی تلاش کردم تا خوب بشناسمشون و خودمو با شخصیتشون وفق بدم، کاری نکنم که عصبانی شن و صادقانه می‌گم، تمام تلاشمو می‌کنم تا یه وقت با حرفام یا رفتارم احساس حماقت نکنن و تحقیر نشن

همیشه تحت هر شرایطی کنارشون بودم و حتی وقتی خودشون به خاطر خجالت یا معذب بودن باهام حرف نزدن کاری کردم که با خیال راحت حداقل کمی از درد هاشونو با من در میون بزارن

اما تنها کسی که توی رابطه از این کارا می‌کنه منم، چون اونا نه خوب منو میشناسن و نه می‌خوان چیز زیادی ازم بدونن و فقط برای اینکه برچسب بی‌شعوری بهشون نزنم اگر ازشون خبر نگیرم شاید بعد از یه مدت طولانی (نسبت به وقتایی که من سراغشون میومدم) حالمو می‌پرسیدن و باعث می‌شدن بیشتر از چیزی که هست احساس بی ارزشی کنم

و خب این مسئله حالمو بهم می‌زنه، اینکه همیشه من اونیم که داره به خاطر یه رابطه کوفتی صدمه می‌بینه اعصابمو بهم می‌ریزه و به دلایلی هم نمی‌تونم بعضیاشون رو تموم کنم

فقط امیدوارم به اون نقطه ای که می‌خوام برسم و بتونم بهشون بفهمونم اونقدر ها هم بیکار نیستم که دائم سراغشونو بگیرم و باهاشون وقت بگذرونم و اگر فکر کردن من همون آویزونی هستم که هر وقت حوصلشون سر رفت و خواستن چصناله کنن بیان پیشش اشتباه می‌کنن

این همه زر زدم ولی حتی یک درصدشم نگفتم...xDD

هرچند به نظرم کفایت می‌کنه-

هر چقدر میخوای بگوD:

نوشتنش باعث سردردم شد ولی به نتیجش افتخار میکنم.

منم بهت افتخار میکنم.

فقط اینو بدون سانبینا، قلبی که داری زیادی زلال و پهناوره">

لبخند ملیح:")*

من خودم اونیم که هیچ تلاشی نمی‌کنه..

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان