خب چون حس میکنم ممکنه خیلی ها دقیق ندونن "وابستگی عاطفی" چیه و چرا بده پس سعی کردم یه توضیح مختصر رو ازش بیان کنم(این ها حرف های خودم نیست و من فقط ترجمه کردم):
وابستگی عاطفی به حالتی میگن که فرد نمیتونه مسئوولیت احساسات خودش رو قبول کنه، مثلا فرد احساسات مختلفی مثل غم و اندوه یا اضطراب یا افسردگی رو تجربه میکنه اما نمیتونه اون ها رو بپذیره و احساساتش رو پرورش بده.
این دسته از افراد میخوان که به احساساتشون توجه نکنن و این باعث میشه به تایید دیگران احتیاج داشته باشن. از نظر عاطفی به دیگران وابسته میشن - به ویژه به پارتنرشون- و برای ارزش و شخصیت بخشیدن به خودشون و زندگیشون به توجه و تایید کسی که بهش وابسته هستن نیاز دارن.
وابستگی عاطفی زمانی که برای احساس خوشبختی و خوشحالی به دیگران تکیه میکنیم به وجود میاد و میتونه نتیجه بدی روی زندگی و آرامش فرد بزاره.
کمی وابستگی به طرف مقابل توی یک رابطه طبیعی هست اما وقتی شادی و خوشحالی فرد به احساسات طرف مقابلش وابسته میشه حالت نامتعادل و ناسالم داره و در نتیجه باعث میشه نیاز داشته باشین طرف مقابل هر زمانی که بخواین حمایت و توجهش رو بهتون نشون بده وگرنه به عبارتی از لحاظ احساسی فلج میشید.
خب امیدوارم متوجه شده باشین :>
و ما امشب اینجاییم تا درمورد تجربیاتتون در این باره بشنویم:
+ تو بی عانست، چون حمایت از چالش قبل آنچنان زیاد نبود - حداقل در مقابل چالش اول، تفاوتشون چهار برابر کمتر بود- زیاد نمیدونم میشه گفت با انگیزه نبودم ولی کی اهمیت میده؟ لتس گو